اگر ما بخواهیم فردی موثر باشیم،باید تعهداتی را که به گردن داریم ادا کنیم(مارتین لوتر کینگ)

هنر نوعی رستگاری است و ما را از درد و رنج آزادی می بخشد.(آرتور شوپنهاور)

انسان بوسیله برآوردن تمایلات خود نمی تواند به لذت و شادکامی برسد.(آندره ژید)

برای شناخت اخلاق و روحیات یک ملت و سنجیدن ذوق و پایه تفکر آن باید کلیه کتب ملت را مورد توجه و مطالعه قرار داد.(اسمایلز)

هنر به کار نیاید چو بخت بد باشد.(سعدی)

کسی که از مشاهده کارهای نیک دیگران لذت نمی برد از انجام کارهای نیک واقعی ناتوان است(لاواتر)

در ترویج دانش و هنر اهتمام نمایید تا صاحبان استعداد از طبقات مردم ضایع نشود(شاه طهماسب)

بدترین افراد در دنیا،کسانی هستند که می دانند وظایفشان چیست ولی انجامش نمی دهند(هنری مارتین)

هنر ،یک رشته مطالعه بی پایان است(شوان)

هنر،محصول تحریک احساسات و هدف آن نیز انتقال احوال نفسانی و عواطف انسانی است(تولستوی)

آنچه برای انسان در جهان مهم است ، انجام وظیفه است(ژان ژاک روسو)

در عشق و جنگ هر چیزی رواست(مثل اروپایی)

راه بردن نیروهای عینی زور می خواهد و راه برن قدرت های ذهی خرد (دکتر هرمز انصاری)

هنر زاییده احساسات رقیق است و احساسات رقیق مولو دل پر محبت(محمد حجازی)

افتخار حقیقی هر کس انجام وظیفه خودش ه نحو احسن است(برایتون)

در باغ صلح درخت تجارت میوه می دهد(---)

ترس از خدا سر آمد هر حکمتی است(حضرت محمد (ص))

پرهیز از گناه در راه سعادت بهتر از نیکوکاری است(امام علی (ع))

اینکه انسان بتواند چیزهایی را که سبب آزار دیگران است در خود از بین ببرد هنر است (کوکرل)

ابله به دنبال لذت های موهوم می گردد و جز یأس و نا امیدی نتیجه دیگری در راه خود مشاهده نمی کند(---)

در میان دو کس دشمنی میفکن که ایشان چون صلح کنند تو در میانه شرمسار باشی(سعدی)

خانه ات را برای ترساندن موش آتش نزن(مثل فرانسوی)

عقل

شکوه و تقوا و شگفتی و زیبایی شور انگیز خورشید را باید از دور دید.اگر نزدیکش برویم از دستش داده ایم .لطافت زیبای گل در زیر انگشتان تشریح می پژمرد!آه که عقل اینها را نمی فهمد.(دکتر علی شریعتی)

پروانه

مثل شقایق زندگی کن ،کوتاه ،اما زیبا

مثل پرستو ،فصلی کوچ کن،اما هدفمند

مثل پروانه بمیر ،دردناک ، اما با عشق

آدم ها مثل چای کیسه ای هستند تا در آب داغ قرار نگیرند جوهره وجودشان مشخص نمی شود.

امروز را به باد سپردم

امشب کنار پنجره بیدار ماندم

دانم که بامداد

امروز دیگری را با خود می آورد

تا من دوباره آن را بسپارم به دست باد(فریدون مشیری)